Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت 24-تا روزی که ماجرای سرقت مسلحانه شوهرم را با همدستی یکی از دوستانش نشنیده بودم همیشه فکر می کردم او فقط یک موادفروش ساده است که گاهی دله دزدی هم می کند. شاید می توانستم همه خلافکاری هایش را تحمل کنم اما از روزی که فهمیدم به من خیانت می کند، تصمیم به طلاق از او گرفتم و ...

 این ها بخشی از اظهارات زن 22 ساله ای است که با در دست داشتن شکایتی از همسرش مبنی بر توهین و فحاشی و تهدید تلفنی وارد کلانتری شده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این زن جوان با بیان این که فقط قصد جدایی از همسرش را دارد، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: در خانواده ای رشد کردم که پدرم همواره محبت اش را از ما دریغ می کرد و در ظاهر احساس می کردم که توجهی به ما ندارد.

به همین دلیل بعد از گرفتن دیپلم و با آمدن اولین خواستگار تصمیم به ازدواج گرفتم. تحقیقات اولیه از محل سکونت خواستگارم نشان می داد که «شاهین» جوانی با اخلاق و سر به راه است، به همین دلیل هم چهار سال قبل پای سفره عقد نشستم. اما خوشحالی و شادمانی من از این ازدواج فقط 40 روز طول کشید زیرا بعد از آن فهمیدم شاهین فردی خلافکار و سارق است که همسایه ها از ترس تهدیدهای او جرئت نکرده بودند حقیقت و شخصیت واقعی او را فاش کنند. این گونه بود که اختلافات و مشاجرات ما آغاز شد و به کتک کاری های شدید کشید. از آن روز به بعد همسرم خلافکاری هایش را علنی کرد و به طور آشکار به موادفروشی و سرقت پرداخت، به طوری که چندین بار دستگیر شد. اما من که دخترم را باردار بودم چاره ای جز تحمل نداشتم زیرا نمی خواستم دوباره به خانه پدرم بازگردم.

از سوی دیگر خلافکاری های شاهین هر روز بیشتر می شد ، او نیز فرزند طلاق بود و پدر معتادش روی همه کارهای خلاف های او سرپوش می گذاشت تا شاهین موادمخدر مصرفی او را تامین کند. سرزنش ها و تحقیر من از زمانی بین خانواده همسرم شدت گرفت که من به شاهین گفتم «هیچ محبتی از سوی پدرم ندیدم!» این موضوع دستمایه خوبی شد تا آن ها بیشتر مرا مورد تمسخر قرار دهند. با این حال مجبور بودم این شرایط اسفبار را تحمل کنم تا این که همسرم شش ماه قبل به اتهام سرقت مسلحانه دستگیر و روانه زندان شد. وقتی به دادگاه رفتم، فهمیدم که همسرم با همدستی یکی از دوستانش طلاهای یک زن را زورگیری کرده اند. با آن که می دانستم او یک سارق خرده پاست اما هیچ گاه فکر نمی کردم دست به سرقت مسلحانه بزند و بیشتر از 10سال از عمرش را در زندان بگذراند. 

در همین گیرودار بود که متوجه شدم همسرم با زن دیگری نیز ارتباط دارد. دیگر نتوانستم این موضوع را تحمل کنم چون از چهار سال قبل همه وجود و جوانی ام را پای او گذاشته بودم و با همه تلخکامی های زندگی می ساختم. زمانی که این ماجرا لو رفت، دیگر به ملاقات همسرم در زندان نرفتم و به او گفتم قصد طلاق دارم، به همین دلیل همسرم مدام از زندان تماس می گیرد و با توهین و فحاشی مرا تهدید می کند ولی من تصمیم خودم را گرفته ام و دیگر حاضر به ادامه این زندگی نیستم. این در حالی است که وکلا حداقل زندان او را 10سال پیش بینی می کنند و ...
شایان ذکر است، به دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) بررسی کارشناسی این پرونده به مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد.

رکنا

منبع: ساعت24

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۴۷۹۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برای نجات خودم شوهرم را کشتم

 اردیبهشت سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام مریم، هراسان از خانه‌اش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر می‌داد از همسایه‌ها کمک خواست.

دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسی‌های اولیه مشخص شد که مرد ۴۲ ساله‌ای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.

همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم، اما از همان روز‌های اول زندگی‌مان به اختلاف خوردیم و مدام باهم دعوا می‌کردیم تا اینکه خانواده‌های‌مان توصیه کردند اگر بچه‌دار شویم اختلاف‌هایمان حل می‌شود. دوسال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاق‌تر از قبل می‌شد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک می‌گرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبه‌رو بودیم.

وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست تا به‌سرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت که چرا بچه را از شیرخشک نمی‌گیری و چرا از پوشک استفاده می‌کنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم و... بعد هم به من گفت که باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند، وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد، با دستانش گلویم را فشار داد به‌طوری که چشم‌هایم سیاهی رفت، درحالی که برای نجاتم تقلا می‌کردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربه‌ای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.

در این میان پزشکی‌قانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریان‌های قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد.

با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.

پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته، پسرم هیچ‌گاه او را کتک نزده بود. ما نمی‌دانیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده و عروس‌مان چگونه با بی‌رحمی پسرمان را به قتل رسانده است، اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.

پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربه‌های کریم از خواب پریدم بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت، داشتم خفه می‌شدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمی‌توانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشم‌هایم سیاهی رفت.

دستم را روی زمین می‌کشیدم که به یکباره دستم به کارد میوه‌خوری خورد و آن را جلوی سینه‌اش گرفتم تا بترسد و رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد.

آنقدر شوکه شده بودم که نمی‌دانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایه‌ها کمک خواستم.

در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینه‌اش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟

متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند، اما او قصد جانم را کرده بود.

با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

روزنامه ایران

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • رئیسی: همه دختران ایران عزیز را دوست دارم
  • ردپای زن معتاد در قتل شوهر خواهرش
  • شکایت از عروس بعد از مرگ پسر
  • گوترش: حمله اسرائیل به رفح غیرقابل تحمل خواهد بود
  • اقدام تازه و غافلگیرکننده امیر تتلو در زندان
  • برای نجات خودم شوهرم را کشتم
  • این زن شوهرش را با چاقو کشت
  • مسی و رونالدو تحمل هم را ندارند، رونالدو بیشتر!‏
  • آزادی زندانی پس از تحمل ۱۵ سال حبس
  • فیلم جمله جنجال‌ساز کارشناس تلویزیون؛ زن ‌بی‌حجاب، مزاحم شد!